آشنایی با تاریخچه زبان فرانسوی

تاریخچه زبان فرانسوی

زبان فرانسوی نیز مانند سایر زبان‌ها در طول تاریخ دستخوش تغییرات بسیاری شده است. در دوران باستان، فرانسه بخش مهمی از کشور پهناوری در اروپای غربی به نام گال بود. گال‌ها به زبانی مرتبط با زبان مردم بریتانیای باستان یعنی سلت‌ها صحبت می‌کردند. گسترش زبان سلتی در سرزمین گال تا زمان حمله رومیان ادامه داشت. 

این تهاجم در قرن دوم قبل از میلاد صورت گرفت و رومی‌ها به تدریج زبان لاتین را در بین مردم فرانسه رواج دادند. البته این زبان شکل متفاوتی از زبان لاتین اصلی بود و همان زبانی نبود که در سنای روم یا در نوشته‌های نویسندگان کلاسیک صحبت می‌شد. این زبان ساده‌تر و نامنظم‌تر که معمولاً توسط سربازان و بازرگانان به فرانسوی‌ها آموزش داده شده، گالو رومی یا لاتین بومی نامیده می‌شود. لاتین بومی نیز به مرور زمان به فرانسوی قدیم تبدیل شد.

فرانسه قدیمی

این زبان بین قرن ۹ و ۱۴ در فرانسه رایج بود. در واقع، فرانسوی‌ها به تدریج شروع به ایجاد تغییرات در زبان لاتین محاوره‌ای کردند. آنها کلمات لاتین را با حنجره و لهجه خود متفاوت تلفظ کرده و برخی از مصوت‌ها را به سختی تلفظ می‌کردند و آنها را از کلمه مقصد حذف کردند. همچنین بسیاری از حروف صامت در کلمات کمتر تاکیدی از کلمات حذف شده است.

به عنوان مثال، واژه‌های فرانسوی قدیم chef و chief ریشه در کلمه لاتین capute دارند. کلمه لاتین city که به شهر رم اطلاق می‌شد در فرانسوی قدیم به cité تبدیل شد که به طور کلی به معنای شهر است. به همین ترتیب از کلمه لاتین dominionem به معنای نیرو و قدرت در فرانسوی قدیم donjon این تغییر در معنای لغوی از «قدرت» به «قلعه» نیز صورت گرفت. بسیاری از تغییرات، مانند سه مورد قبلی، در قرن یازدهم تکمیل شد. اما این تغییرات به شیوه‌های مختلف و با لهجه‌های متفاوت در مناطق مختلف فرانسه صورت گرفت.

در آغاز قرن نهم، قبیله‌ای به نام پاریسی‌ها در دهکده ماهیگیری به نام لوتیتا زندگی می‌کردند. این روستا که در جزیره‌ای در وسط رود سن قرار دارد به مرور زمان توسعه یافت و به شهر پاریس تبدیل شد. در ابتدا لهجه ساکنان این دهکده که فرانکی نامیده می‌شد چندان رایج نبود تا اینکه در سال ۹۸۷ کنت پاریس به نام هیو کیپ به عنوان پادشاه و پاریس به عنوان پایتخت فرانسه انتخاب شدند. 

از آن پس گویش فرانسوی که در دربار سلطنتی صحبت می‌شد اهمیت سیاسی زیادی پیدا کرد و در نهایت این لهجه به عنوان زبان استاندارد فرانسه انتخاب شد. اگرچه تفاوت در لهجه‌ها در مناطق جنوبی، از جمله شهرهای نیس و مارسی، یا مناطق شمالی، مانند پیکارد و نرماندی، ادامه داشت، اما همچنان به قوت خود باقی است. گویش منطقه نرماندی که از آن به عنوان نورمن یاد می‌شود نقش مهمی در تاریخ زبان انگلیسی دارد.

با توجه به گسترش فرانسه باستان از قرن نهم تا چهاردهم پس از میلاد، لازم به ذکر است که ادبیات مکتوب و متون مذهبی آن زمان و نیز نوشته‌های دربار و امثال آن هنوز به زبان لاتین نوشته می‌شد. نفوذ سیستم کلیسا این تفاوت بین زبان نوشتاری و گفتاری تا دوره رنسانس ادامه داشت و پس از آن دوران فرانسوی مدرن آغاز شد.

فرانسه امروز

در قرن پانزدهم، انقلاب فرهنگی بزرگی در سراسر اروپا و متعاقباً در فرانسه رخ داد. قدرت عظیم کلیساها کاهش یافت و فرهنگ، هنر و صنعت شکوفا شد. به این ترتیب زبان لاتین به تدریج از سیستم رسمی حذف شد. در سال ۱۵۳۹، پادشاه فرانسه، فرانسیس اول، دستور داد که متون دربار به جای لاتین به زبان فرانسه نوشته شود. در این دوره بود که کشیشی به نام ژان گالوین برای اولین بار نوشته‌های مذهبی خود را از لاتین به فرانسوی ترجمه کرد. 

در سال ۱۵۴۹ مقاله بسیار مهمی توسط شاعر و منتقد مشهوری به نام ژوزف دو بلای با عنوان «در دفاع و اهمیت زبان فرانسه و غنی سازی هر چه بیشتر آن» نوشته شد. در این دوره، فرانسه، مانند سایر ملل اروپایی، به عظمت یونان باستان نگاه کرد و در نتیجه، کلمات بسیاری از فرهنگ یونان باستان به فرانسه وارد شد. همچنین بسیاری از کلمات پس از رنسانس از ایتالیا و حتی عربی به عاریت گرفته شد و به سرعت به زبان فرانسه راه یافت.

هجوم روزافزون کلمات و تغییرات در دستور زبان در قرن شانزدهم به اوج خود رسید. نویسندگان و زبان شناسان به نگرانی پرداختند و به فکر نظم بخشیدن به این زبان آشفته و جلوگیری از هرج و مرج در ساختار آن افتادند. رهبر این جنبش شاعری به نام فرانسوا دو مالهرب بود که به دلیل دیدگاه‌های بسته‌اش در ورود واژگان جدید به دیکتاتور ادبیات شهرت یافت. در نتیجه این فعالیت‌ها فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه تأسیس شد که تا به امروز اهمیت خود را حفظ کرده و مرجع تصمیم‌گیری در خصوص صحت و سقم متون رسمی و گنجاندن کلمات و عبارات جدید در فرهنگ لغت است.

می‌توان گفت که حفظ یک سیاست بسته در مورد دستور زبان و لغات زبان فرانسه به این معنا بوده که اولاً ساختار زبان فرانسه از قرن هفدهم تغییر چندانی نکرده است و ثانیا واژگان فرانسوی بسیار کمتر از انگلیسی خواهد بود. همچنین ساختار و ترتیب کلمات در جمله‌ها بسیار منظم‌تر است. اعتراض اصلی آکادمی فرانسه درج کلمات انگلیسی در واژگان فرانسوی است. آنها به گنجاندن کلماتی مانند آخر هفته، پارکینگ، داروخانه و مصاحبه در زبان فرانسوی قناعت نمی‌کنند، آنها از قضا ترکیب این دو زبان را انگلیسی فرانسوی می‌نامند. در فرانسه جمله معروفی وجود دارد که اهمیت نظم و تسلط را در این زبان بیان می‌کند: «Ce qui n’est pas clair n’est pas français»  «زبانی که فصیح نباشد فرانسوی نیست».

تاثیرات زبان آلمانی

امپراتوری روم در قرن سوم رو به زوال بود. هجوم قبایل آلمانی در شمال (از جمله فرانک ها) و در شرق از ویژگی‌های این دوره است. برخی از این قبایل به گول روم مهاجرت کردند. مانند گلیش، زبان فرانکونی کلمات جدیدی را با خود به ارمغان آورد که در نهایت تأثیر زیادی بر تلفظ کلمات فرانسوی گذاشت.

در همان زمان، دستور زبان و نحو زبان ملی تحت تأثیر آلمانی قرار گرفت. به همین دلیل، فرانسوی مدرن با اسپانیایی، پرتغالی و ایتالیایی متفاوت است. به عنوان مثال، در این سه سیستم ارتباطی، ضمایر موضوعی به طور منظم حذف می‌شوند. در حالی که در زبان فرانسه، مانند انگلیسی، باید از ضمیر فعال استفاده شود.

در فرانسه، مانند انگلیسی، جملات را می‌توان با معکوس کردن ترتیب کلمات زیر سوال برد. در حالی که در زبان‌های اسپانیایی، ایتالیایی و پرتغالی تنها با تغییر لحن می‌توان سوال پرسید.

فرانسوی در کانادا

اگرچه زبان فرانسه دیگر زبان ارتباطات جهانی نیست، اما همچنان یک سیستم ارتباطی معتبر محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، میراث گسترده استعماری فرانسه در گذشته همچنان زبان فرانسه را به یک زبان بین‌المللی مهم تبدیل کرده است.

در قرن هفدهم، فرانسوی‌ها بخش‌هایی از کانادا را مستعمره کرده و درهای خود را به روی آمریکای شمالی باز کردند. اگرچه تنها بخش کوچکی از این مهاجران از منطقه پاریس آمده بودند. اما گویش پاریسی (که در اصل نسخه استاندارد شده است) به سرعت در کانادا رایج شد.

در نتیجه، تنها پس از یک یا دو نسل، فرانسوی رایج در کانادا به اندازه فرانسوی رایج در پاریس مورد احترام بود. جالب است بدانید که زبان کبکوای مدرن (زبانی که مردم منطقه کبک به آن صحبت می‌کنند) بسیار نزدیک‌تر از فرانسوی‌های گذشته است که امروزه در پاریس صحبت می‌شود. زیرا این سیستم ارتباطی برخی از ویژگی‌های متمایزی را که متروپولیتن فرانسوی بعدها از دست داد حفظ کرد.

فرانسوی در آفریقا و سایر نقاط جهان

فرانسه به دلیل فعالیت‌های استعماری فرانسه در آفریقا به یکی از مهم‌ترین سیستم‌های ارتباطی آن قاره تبدیل شده است. امروزه در این منطقه، این زبان نقش یک زبان میانی را بین گروه‌هایی ایفا می‌کند که به زبان‌های محلی بیشماری در این مناطق صحبت می‌کنند.

در همین حال، فرانسوی هنوز زبان رسمی در بسیاری از کشورهای آفریقایی است و اغلب به عنوان زبان آموزشی یا دولتی استفاده می‌شود. در مناطقی که قبلاً متعلق به فرانسه در شمال آفریقا بود. بسیاری از مردم هنوز فرانسوی صحبت می‌کنند. علاوه بر این، این سیستم ارتباطی در بسیاری از کشورهای جنوب صحرای آفریقا نیز رایج است.

به عبارت دیگر، مفهوم سازمان بین المللی فرانکفونی (سازمانی متشکل از مناطق فرانسوی زبان در سراسر جهان) هنوز قوی و پایدار است. زیرا بسیاری از کشورها هنوز هم مایل به مشارکت هستند. کشور گینه استوایی نمونه خوبی از ارزشی است که یک کشور می‌تواند برای عضویت در این سازمان قائل شود. این کشور فرانسه را به عنوان زبان رسمی برای پیوستن به OIF اعلام کرد. اگرچه تعداد کمی از جمعیت این کشور به آن تسلط دارند.

زبان فرانسه هنوز در خانه‌های فرانسوی در سراسر جهان شنیده می‌شود. جزایر گوادلوپ و مارتینیک در دریای کارائیب، گویان فرانسه در آمریکای جنوبی و رئونیون در اقیانوس هند مکان‌هایی هستند که از زبان فرانسه برای برقراری ارتباط به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از دولت مدرن فرانسه استفاده می‌شود.

سخن پایانی در مورد تاریخ و حقایق زبان فرانسه

امروزه، زبان مترقی فرانسوی بیش از ۳۲۰ میلیون گویشور دارد و در ۵۵ کشور در سراسر جهان توزیع شده است (در اروپا، جنوب صحرای آفریقا، خاورمیانه، آمریکای شمالی، آسیا و اقیانوسیه به آن صحبت می‌شود). علاوه بر این، پیش بینی می‌شود که بلندگوهای آن تا سال ۲۰۲۵ به ۵۰۰ میلیون نفر و تا پایان سال ۲۰۵۰ به ۶۵۰ تا ۷۰۰ میلیون نفر برسد. اگر به دنبال یک آموزشگاه زبان فرانسوی در اصفهان می‌گردید، موسسه ایرانیان با بیش از ۱۰ سال سابقه، می‌توانید گزینه‌ی خوبی برای یادگیری زبان فرانسه باشد.